دنیای این روزای من...

روز ها سرد اند، شب ها سردتر؛ نبض تنهایی من کُند میزند......

دنیای این روزای من...

روز ها سرد اند، شب ها سردتر؛ نبض تنهایی من کُند میزند......

دریاچه بود...

دریاچه
تو را چه شده است؟
تو اگر بمیری
باز از تو نامی خواهد ماند
ما سالهاست می خشکیم
میمیریم
بی اینکه نامی از ما
ببرند
دریاچه
چه شده است تو را چنین می نالی
در سرزمینی که آب حرام است
و خون ارزش
خوشبخت تو بودی که خشکیدی...



(پ.ن:ما نشستیم و تماشا کردیم
.
.
فرزندم

تخت جمشید خیلی زیبا بود ستونهایش بلند و کامل بود
سی و سه پل خراب نبود همیشه شلوغ بود و پر رفت و آمد
آخ فرزندم... یه دریاچه بود
آبــــــــــــــــــی آبــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی..........)



نظرات 6 + ارسال نظر
امید یکشنبه 13 شهریور 1390 ساعت 14:20 http://garmak.blogsky.com/

برای این دلسوزی زیبا تشکر فراوان باید از شما کرد

دریاچه ارومیه به همه ایرانی ها تعلق دارد

دریاچه ماندنی است اگرچه ریشه هایش خشک باشد

فریاد سه‌شنبه 15 شهریور 1390 ساعت 15:31

سلام شیدا جان .
خوبی عزیزم .
چه غم انگیزه روزی را که باید این حرف ها را به فرزندمان بزنیم .
گریه ام میگیره از اینکه این ایران داره به خاطرات می پیونده

امید پنج‌شنبه 17 شهریور 1390 ساعت 07:45 http://garmak.blogsky.com/

خدا را شکر دریاچه قلم شما هنوز نخشکیده
و چشمه حضورتان هنوز جوشان است

درود

فریاد یکشنبه 20 شهریور 1390 ساعت 19:15

سلام شیدا جان .
مثل دریاچه کم ژیدا شده ای دلمون ژوسید از بس نظراتت را جواب نمیدی کجایی خوبی گلم

شرمندم به خدا دوست عزیز...مرسی ازینکه به یادمی

سیمین سه‌شنبه 22 شهریور 1390 ساعت 00:02 http://blue-rose7.blogfa.com

واییییییی خیلی قشنگ بود مخصوصا پستی که گفته بودی...زن که باشی

مریم سه‌شنبه 22 شهریور 1390 ساعت 19:44 http://nicelove14.vcp.ir

alam veb khoshkeli dari vay azkoja avardi khast khabar kon ham digaro belinkim

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد